ادبیات پایداری، معمولا به آثاری اطلاق می شود که تحت تأثیر شرایطی چون اختناق و استبداد داخلی،نبود آزادی¬های فردی و اجتماعی،غصب قدرت و سرزمین و سرمایه¬های ملی،قانون¬ستیزی و قانون-گریزی و غیره شکل می¬گیرند.زبان این گونه¬ی ادبی، صریح و شیوه¬ی ظهورش باتوجه به شرایط هر دوره¬ی تاریخی،متنوع و متفاوت است.ادبیات پایداری، مختص سرزمین خاصی نیست و درهنگام نبرد، شاعرانی که احساسات قوی¬تری دارند، به سرودن اشعاری با این مضامین می¬پردازند.فرخی یزدی، از شاعران و گویندگان عصر مشروطه¬ی ایران و پابلو نرودا از شیلی،به عنوان دو شاعر مطرح در زمینه¬ی ادبیات پایداری و مقاومت می¬باشند. اینان، همدوش با دیگر مردم، سلاح قلم را علیه دشمن بر دوش گرفته، عمیق¬ترین احساسات و عواطف خود را در زمینه¬ی استقلال ملت و حریّت مردم و ممکلت خود بیان کرده-اند. اینان هرکدام، زبانِ زمان خود بوده و با سروده¬هایشان، آزادی و عشق به وطن را فریاد زده-اند.آنچه دراین جستار بدان پرداخته شده، بررسی جلوه¬های مضامین مقاومت، استبدادستیزی و به-طورکلی مقوله¬های ادبیات پایداری در اشعار فرخی یزدی و نرودا می¬باشد.
|